یک عضو سابق شورای امنیت ملی امریکا با بیان اینکه هیچ قدرت مؤثری از طرح حمله به تأسیسات هستهای ایران حمایت نکرد، گفت: بهترین سیاست درمورد ایران هستهای سیاست دوگانه است. امریکا باید دو گونه عمل کند، در کوتاه مدت با دادن امتیازی مبنی بر اینکه ایران حق دسترسی به انرژی هستهای را دارد، به این کشور نزدیک شده و درعین حال، در درازمدت، ایران را برای تعلیق غنی سازی تحت فشار قرار دهد.
به گزارش رجانیوز، الکساندر فیور استراتژیست و فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد و عضو شورای امنیت ملی امریکا طی سال های 2005 تا 2007 و مشاور جورج بوش رئیسجمهور امریکا که اکنون در سمت استادی دانشگاه دوک حضور دارد، در گفتوگو با پایگاه خبری فارین پالسی ژورنال به پرسشهایی در زمینه ایران پاسخ گفت که متن آن در ادامه آمده است:
در 30 سال گذشته همواره روابط بین ایران و امریکا دارای چالش های فراوانی بوده است. آیا شما معتقد هستید که مقامات امریکایی عمداً بر ایران فشار وارد می کنند تا سیستم دلخواه خود را پیاده کنند؟ چرا امریکا در برخورد با اسرائیل درمورد افزایش سلاح های هستهای هیچ گونه فشاری وارد نمی کند؟ آیا این امر بهخاطر فشار و نفوذی است که اسرائیل بر دولتمردان امریکا وارد کرده است و در نتیجه نسبت به هم پیمانان خود که زرادخانه هستهای دارند، هیچ اعتراضی نمیکند.
بله نزدیک به بیش از 30 سال است که بین ایران و امریکا چالش های فراوانی بهوجود آمده است. همچنین من شک دارم که دولت اوباما نسبت به خلع سلاح اسرائیل اساساً فکری کرده باشد و اصلاً به آن اعتقادی ندارند.
این یک واقعیت است که برنامه هستهای ایران از نظر ایدئولوژیک باعث ایجاد یک عرصه منازعه بین ایران و امریکا شده است، ولی این چه قانونی است که اسرائیل می تواند سلاح اتمی داشته باشد اما دیگران نه؟ آیا بهخاطر آن است که اسرائیل دارای نفوذ زیادی در پروسه تصمیم سازی درنظام امریکا است؟
بیشتر امریکاییها از جمله من به این امر اعتقاد داریم که اسرائیل با یک چالش امنیتی شدید روبرو است و تهدیدهای احمدینژاد مبنی بر زیر سؤال بردن هولوکاست و محو اسرائیل از نقشه جهان این عرصه را تنگتر کرده است.
امریکا در طول حوادث پس از انتخابات در ایران از معترضان بهشدت حمایت کرد. این امر باعث شد که ایران نسبت به مذاکره با امریکا روی خوش نشان ندهد و بدبینیها همچنان ادامه پیدا کند. اینکه امریکا همچنان از اپوزیسیون ایران حمایت می کند و در عین حال، خواهان برقراری ارتباط با دولت ایران نیز هست، اساساً با منطق جور در نمی آید.
در ایران این امر تجربه شده است که در زمان خاتمی همکاری وی تا حدی بود که برنامه هستهای را بهطور داوطلبانه تا 2 سال متوقف کرد ولی هیچ گونه تغییری در مواضع و تحریم ها دیده نشد و هیچ واکنش مثبتی را از سوی امریکا مشاهده نکرد، حتی بوش ایران را جزء کشورهای "محور شرارت" معرفی کرد؟ نظر شما چیست؟
چون ایران بهطور صد در صد تسلیم نشد و همچنین به حمایت خود از حزب الله لبنان ادامه داد.
ولی ایران با امریکا دارای چالش های فراوانی است، مثلاً دخالت های امریکا در امور داخلی ایران در سال 1953 و کودتا علیه دولت مردمی مصدق؟
این اشتباه است که ما به تاریخ گذشته برگردیم. عاقلانه تر این است که بیشتر بر سر موضوعات جاری بحث کنیم، مثلاً حمایت ایران از حزب الله و حماس و برنامه هستهای این کشور.
با این حال، رئیسجمهور ایران اعلام کرده است که به هیچ وجه حاضر به تغییر درسیاست های خارجی خود در 4 سال آینده نخواهد بود، با این وضع، موضع کاخ سفید در کوتاه مدت و آینده چگونه خواهد بود؟ آیا واشنگتن می خواهد همچنان به تحریم های خود علیه ایران ادامه دهد و فشارهای خود را بیشتر کند؟ در کل پیشبینی شما نسبت به آینده روابط دولت اوباما با دولت احمدینژاد چیست؟
اگر سیاست احمدینژاد مانند گذشته ادامه پیدا کند، واقعاً سخت است که بگوییم رابطه ایران و امریکا به کجا خواهد کشید.
امریکا بارها اعلام کرده است که گزینه حمله نظامی به ایران را همچنان در دستور کار خود دارد و همه گزینه ها همچنان روی میز است. اما مردم ایران از جنگ 8 ساله بین ایران و عراق تجربه خوبی دارند.
خوب این طبیعی است که گزینه نظامی بر سر میز مذاکره و گزینه دیپلماسی موفقیت آمیزتر خواهد بود و به پیشبرد آن کمک خواهد کرد اما باید تأکید کنم که در جریان همین تهدیدها نیز هیچ قدرت مؤثری از طرح دولت بوش برای حمله به تأسیسات هستهای ایران حمایت نکرد.